با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما عزیزان گرامی.

اگر تمرینات رو انجام داده باشید شما الان مهارت های خیلی خوبی برای مطالعه یک کتاب با استفاده از همه ی ظرفیت های مغزی خودتون رو دارید.

الان شما :

1.به سرعت و سهولت به یک حالت ذهنی خاص (آلفا یا خلسه سبک یا ترانس ) وارد میشوید (این خودش به تنهایی کلی ارزش داره-یادگیری و یادآوری 20٪ بهتر از حالت معمولی (بتا) هست در این سطح به همین علت بهش Accelerated learning state هم میگن)(این فقط یکی از هزاران سود و فایده آلفا هستش)

2.با انجام دادن تمرینات چشمی (حرکات زیگزاگ) شما حوزه ی دید خودتون رو گسترش میدید.یعنی الان شما با نگاه کردن به یک نقطه فضای اطراف بیشتری نسبت به قبل میبینید. همچنین موقع خوندن هم تعداد کلمات بیشتری رو میتونید ببینید و این در سرعت مطالعه هم تأثیر زیادی داره.

3.همچنین عضلات چشمی شما قوی تر شده و دیرتر خسته میشید

4.و اینکه ارتباط چشم و ذهن شما و همچنین نیمکره های مغز شما قوی تر میشه. (eye-mind connection )

5 و ... !

همونطوری که میدونید ، فتوریدینگ چندین مرحله داره که ما برحسب نیاز از اونها استفاده میکنیم.برای مثال برای فتوریدینگ دیکشنری نیازی به مرحله ی آماده سازی و تعیین هدف و... نداریم و میتونیم مستقیما از خود مرحله فتوریدینگ استفاده کنیم.

تا الان شما حد اقل چند بار دیکشنری رو فتورید (فعل فتوریدینگ) کردید.

الان یک کلمه رو در نظر بگیرید که در بخشی که شما فتوریدینگ کردید وجود داشته. مثلا شما صفحه رو باز کردید و (اگر از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده کرده باشید) بخش کلمات D باز شده باشه. شما مثلا کلمه ی Dictionary رو در نظر بگیرید و حدس بزنید که در کجای صفحه قرار داره.

این یک بازی هست که نشون میده که حساسیت ناخودآگاه شما به چه اندازه هست. چند کلمه رو به همین شکل حدس بزنید و بیخیال باشید نسبت به نتیجه تست. (حداقل 10 کلمه رو حدس بزنید)در شرایط عالی از هر 10 کلمه شما به 9 تا میتونید پاسخ صحیح بدید.

*ستون های دیکشنری رو هم در نظر داشته باشید مثلا ستون سمت چپ در صفحه ی چپ بالای صفحه. اگر شماره صفحه رو هم گفتید که دیگه خیلی عالیه.

**زیاد حساس نشید به این تست . فقط برای این هستش که قدرت مغز رو بهتون نشون بده.

فتورید کردن یک کتاب به دلخواه

برای شروع بهتره یک کتاب ساده (مثلا داستانی) و کوتاه انتخاب کنید.

***اول چند بار مراحل رو بخونید تا بهش مسلط بشید

بعد از اینکه از تکیه گاه ذهنی خودتون برای ریلکس شدن استفاده کردید ، از تکنیک نارنگی استفاده کنید. یعنی تصور کنید یک نارنگی رو در محل مشخص شده قرار میدید

الان باید کتاب رو پیش خوانی کنید.

قبل از اینکار باید با چشم های بسته هدف رو بیان کنید.(مختصر)

پرسیدن این سوالات میتونه بهتون کمک کنه

1.چرا این مطلب را میخوانم؟

2.چه چیزی میخوام از آن برداشت کنم؟

3.بعد از مطالعه چه چیزی میخواهم یاد بگیرم یا از آن برداشت کنم؟

4.چگونه باعث تغییر زندگی من میشه؟

5.به چه کسانی (میتونم/باید) یاد بدهم مطالب این کتاب رو؟

6.بجز من چه کسی از مطالب این کتاب سود میبره؟

7.چرا بقیه باید این مطالب رو یاد بگیرن؟

در این مرحله باید جلد جلوی کتاب..جلد پشتی..مقدمه کتاب...پاراگراف اول کتاب و پاراگراف آخر کتاب..توضیحات کتاب مثل قیمت و تاریخ و اسم نویسنده ودر صورت وجود عکس نویسنده رو بررسی کنید.

سپس برای کتاب های کوچک صفحه به صفحه و اگر کتاب حجیم هست (که در ابتدای کار توصیه نمیشه...!) 20 صفحه20 صفحه کار رو انجام بدید.

بعد تیتر ها و کلمات بولد شده رو مورد توجه قرار بدید و اگر کلمه ای دیدید (به قول آقای شیلی کلمه گفت (هی ! منو نگاه کن !!)) اون رو یاد داشت کنید. اگر سوالی هم پیش اومد یا یادداشت کنید یا در ذهنتون گوشه ای نگه دارید.

الان کتاب رو ببندید و جلوتون قرار بدید و چشم ها رو بسته و چیز هایی که پیش خوانی کردید رو مرور کنید.

با اینکار شما 10-20 درصد درک از کتاب بدست آوردید. یعنی از 10 سوال میتونید به 1 یا 2 تای اون جواب بدید.

خب الان وقت فتورید کتاب هست.

دقیقا همونکاری که برای دیکشنری انجام دادید !

از تکنیک 3-2-1 یا خودهیپنوتیزم یا آتوژنیک یا مسمریزم یا... (فقط باعث ریلکس شدن شما باید بشه) استفاده کنید

تلقینات زیر

1.هنگام فوتوریدینگ (عکس خوانی)تمرکز من کامل است.

2.هر چیزی که فتوریدینگ (عکس خوانی) میکنم تأثیر عمیقی بر ذهن من میگذارند و در اختیار من هستند.

3.من اطلاعات این (اسم کتاب ) رو برای رسیدن به هدفم ( بیان هدف ) میخواهم.

سپس کتاب رو باز میکنید و از صفحه ی اول تا آخر رو صفحه به صفحه و روی هر صفحه 1 ثانیه (چون وسط کتاب رو میبینید دیگه پس بعد از هر ورق زدن 2 ثانیه صبر میکنید و میرید صفحه ی بعد)

یک X رو تصور کنید که گوشه های کتاب رو به هم متصل کرده.

وسط این X رو نگاه کنید.

تصور کنید که میتونید پشت این کتاب رو ببینید (مثلا به زمین خیره بشید یا به میز تحریر)

بعد از اینکه blip page رو دیدید شروع کنید به تورق (هرچند اگر blip page هم ندیدید ایراد چندانی نداره.بعضی از افراد کلا نمیبینن)

هنگام ورق زدن به صورت ذهنی تکرار کنید (ری..لکس...ری...لکس...4..3...2....1...یاد..گیری...یاد...گیری...خوان...دن...خوان...دن..4..3....2...1..ری..لکس...ری...لکس..) و این روند رو تا آخر ادامه دهید‌!

به آخر کتاب رسیدید در صورت تمایل کتاب رو برعکس کنید و باز هم یه دور دیگه به اول کتاب از آخر کتاب بیاید ! ذهن ما قابلیت پردازش به این شکل رو داره.

الان کتاب رو ببندید و چشم هاتون رو ببندید و تکرار کنید :

1.من حسی رو که بهم میگه از کتاب (اسم) اطلاعات مورد نظرم رو گرفتم تصدیق میکنم

2.این اطلاعات رو برای پردازش شدن برای ذهن و بدنم آزاد(رها) میکنم.

3.کنجکاوم که چه راه هایی وجود داره که ذهن من به من ثابت کنه که این اطلاعات هم اکنون در من وجود دارند.

خب شما مراحل اصلی که در کتاب اورده شده رو کامل انجام دادید.

ولی این مرحله در دوره آقای پاول شیلی نبوده ولی به نظرم انجام بدید بهتره (خود من انجام میدم)

مرحله ی پس خوانی !

دوباره کار هایی رو که در مرحله ی پیش خوانی انجام دادید رو سریع تر انجام بدید !

ایندفعه شما گشتالت کتاب رو فهمیدید. در نتیجه اگه میدونید جلد پشتی کتاب مطلبی نداره لزومی نداره دوباره نگاهش کنید یا اگر میدونید پاراگراف اول و آخر چیز خاصی ندارن لزومی به خوندن اونها نیست.

به عبارتی قسمت هایی که از دید شما مهم هستن رو دوباره نگاه کنید.

(گشتالت gestalt به ساختار اصلی هر چیزی گفته میشه که زنجیر وار به هم متصل میشن به عبارت ساده تر شما وقتی این متن رو میخونید در اصل دارید حروف رو میخونید (م-ت-ن) به عبارتی دیگر ! کل چیزی فراتر از اجزای اون چیز هست. و شما صرفا با خوندن م ت ن قادر به درک متن نیستید.)گرچه اینجا فقط از معنی لغوی اون بهتره مند شدیم !

تبریک میگم ! شما یک کتاب عکس خوانی کردید !

الان به مدت 1 روز فرصت incubation (در کانال راجع بهش صحبت شده ) به ذهنتون بدید. بعد از اون مراحل فعالسازی مطالب خوانده شده رو انجام میدیم.

ممنونم از اینکه تا اینجا همراهی کردید !

موفق باشید.